سه سروده از این دفتر

نارستان

هرگز گُلی نیافتم

که از او غنچه ای خواهم

مگر آن گُل

که اَش شیفته ام

!گُلناره ی همیشگی

چه تو را در شید می بویم

!نارستانِ هماره رُستنی

و به همدمی ات

:نگین-چمن می آرایم

سبزدادِ اَبَرنگین

کجا رفتی

چرا

به راستی چرای

زمان تنها دوستِ همزبانت بود؟

کجا

به راستی کجای رفتی

که کال توشه ی گدارت بود؟

کدام

به راستی کدامی خوشه چیدی

که تنهایی شرابِ شب هایت بود؟

چه آراست

به راستی چه خودآراست

که اینک درمی بینی

همزبانان

زخمه زمان ات را می برزانند

نه زمزمه آوایان

خوشه آلایان

چه ستاندند

چه ستاندند برزیگران

هم درفشِ مزدکیان

با کوبشِ موبد-موبدان؟

پشته کُشته ستادند

از کیادشاهِ ساسانیان

و دگریوغستانی

برزیگران

چه ستاندند موالیان

در سپاهِ سیاه-جامگان

با رانشِ امویان؟

بی سر-ابومسلم ستاندند

از خلیفه ی عباسیان

و دگرخارستانی

موالیان

چه ستاندند خراج دِهان

هم لگامِ دیوانیان

با چالشِ بغدادیان؟

زندیق-کُشی ستاندند

از سلطانِ غزنویان

و دگرشورستانی

خراج دِهان

چه ستاندند کاریزبانان

در رکابِ خاوریان

با پاششِ عباسیان؟

خون-کاریز ستاندند

از خانِ مغولان

و دگرداغستانی

کاریزبانان

چه ستاندند اُمتیان

از خانقاهِ صوفیان

به تازانشِ عثمانیان؟

خُرافه-تکایا ستاندند

از مرشدِ صفویان

و دگرغَمستانی

اُمتیان

چه ستاندند رَعیتیان

هم قطارِ افغانیان

در فروکشِ نوعباسیان؟

حیدری-نعمتی ستاندند

از صدرِ موقوفه خواران

و دگرویرانستانی

رَعیتیان

چه ستاندند انقلابیان

هم طریقِ شریعتیان

با تارانشِ قاجاریان؟

نامشروطه ستاندند

از قُلدرِ پَهلویان

و دگرخودکامستانی

انقلابیان

چه ستاندند کارگران

هم پرچمِ مصدقیان

با چالشِ هفت خواهران؟

سیاکودتا ستاندند

از لشکرِ اعلیحضرتیان

و دگربیگانستانی

کارگران

چه ستاندند مستضعفان

در معیتِ ولاییان

در نبردش استعمارگران؟

ملی-فاجعه ستاندند

از خطِ امامیان

و دگرسوگستانی

مستضعفان

چه توانند ستاند نود و نُه درصدیان

به پیشگامیِ آگاه-کارگران

با تاریخ-سپارش بهره کشان؟

به نخستین بار

خویش-داریک بازستانند

از همه گون کُهنانو یوغندگان

و سَختا-آفرستانی

نود و نُه درصدیان