داد

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

click
click
click
click
click
click

ایمانول کانت میگفت: "هر عمل غیر انسانی که در حق کسی صورت می گیرد، انسانیت را در من از بین می برد." این امر اخلاقی موتور حرکت جامعه مدنی نوین است که دیگر نمی خواهد دنیایی را، که در آن هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی می میرد، تحمل کند

کتاب پيشنهادي

click

 

click
شتابگیری خصوصی سازی در منطقه

گونه ی ولایی و نمونه ی وهابی

گونه ی ولایی خصوصی سازی

بنا به رسانه های ولایی برای "مقابله با تحریم ها" پروژه ی پتروپالایشگاه ها، با نمونه برداری از پتروشیمی ها، در دستور کار جاگرفته است. انگیزه ی آن دشواری در فروش نفت در بازارهای جهانی پس از تنش های نوین میان ولاییان و ترامپیان است. نگرییستنی اینکه، در پروژه ی پتروپالایشگاه نیز، چون دیگر بخش های اقتصادی، هزینه های سنگین آغازین را می بایست از راه سرمایه گذاری های دولتی – بویژه وزارت نفت - یا دلارهای نفتی-گازی فراهم کنند، و سپس آن ها را همچون پتروشیمی ها به خصوصی ها و تیمه خصوصی واگذارند. "انجمن هلدینگ ها" و دگر نهادهای بازاری-کاتوزی-سپاهی-مالی از هم اکنون برای بالاکشیدن این یکان های دلارآور برنامه ریخته اند. به دگرگفت، "خاموشی" های بخش پتروپالایشگاه ها در راهند. این را می توان گونه ی ولایی خصوصی سازی در منطقه نامید که خود الگوبرداری ای است بویژه از خصوصی سازی خزنده در دیگر کشورهای وابسته به مواد خام

وزارت نفت "راهگشای" کشور: همه هیأت وزیران در وزارت نفت خلاصه میشود

در این میان درگیری میان "بخش خصوصی" و دولتی – بویژه وزارت نفت - بر سر "سهم" از دلارها و رانت ها و زد و بندهای نفتی، و در پیوند با آن، سوگیری های گوناگون برای ساختن پالایشگاه ها خواندنی اند. برای نمونه نماینده مردم نجفآباد در مجلس گفته است: "آقای زنگنه در شرایط جنگی حال حاضر پانزده سال است که سکان وزارت نفت را بر عهده دارد و همواره در جلسات خصوصی و غیرخصوصی عنوان میکند که ساخت پالایشگاه در ایران جواب نمیدهد و اعتقادی به ساخت پالایشگاه در کشور ندارد. زنگنه امروزه در شرایط تحریم تمام سیستم را معطل کرده و هر روز بهانه میآورد، یک روز میگوید سران قوا باید به من اختیارات بدهند تا دیوان محاسبات وسازمان بازرسی (گویا برای واگذاری رانت ها و دلارهای نفتی-گازی به پتروپالایشگاه ها و دگره) گریبانگیر من نشوند ... معاونین آقای زنگنه با حقوقهای نجومی و با پاداش پایان خدمت نجومی بازنشست شدند و بار دیگر با حقوقهای بالا به عنوان مشاور در بخشهای مختلف به کار گرفته شدند. همان معاونانی که در کرسنت محرومیت داشتند بار دیگر توسط آقای زنگنه در سمت معاونت به کار گرفته شدند و همین معاونین بعد از اینکه بازنشست شدند و پاداش پایان خدمت کلانی گرفتند، دوباره بعضی از آنها در معاونتها به کار گرفته شدند ... در این شرایط سخت اقتصادی که وزارت نفت نوک پیکان حمله و راهگشای مملکت است و همه هیأت وزیران در وزارت نفت خلاصه میشود بدترین گزینه برای وزارت نفت، آقای زنگنه است که دارد جنگ اقتصادی را مدیریت میکند. آقای زنگنه هم روحی و هم جسمی خسته شده و دیگر نمیتواند در این جنگ اقتصادی ایفای نقش کند و ما را به مقصد" برساند (براستی نمی توان گفت که بدین وضع می بایست خندید) یا گریست

گونه ی وهابی خصوصی سازی

در عربستان وهابی آن روی خصوصی سازی اندوخته ها و دارایی های نفتی-منطقه ای روان بوده و هست، همانا برنامه ریزی برای فروش سهام آرامکو بزرگترین شرکت نفتی جهان در بازار بورس بین المللی. در کوران کشاکش ها و ناآرامی های منطقه ای، از سودان گرفته تا ایران، محمد بن سلمان ولیعهد، نائب رئیس شورای وزیران و وزیر دفاع سعودی برای چندین بار گفت که "به عرضه اولیه عمومی سهام آرامکوی سعودی طبق شرایط و زمان مناسب" پایبند است و از برداشتن "گامهای مهمی در چارچوب آماده سازی برای عرضه اولیه عمومی سهام آرامکو" در بازارهای جهان سخن راند. او افزود: "آنچه که در سعودی در حال رخ دادن است صرف اصلاحات مالی و اقتصادی برای تحقق یک سری ارقام و اعداد مشخص نیست، بلکه تغییر ساختاری جامع برای اقتصاد کلان (بخوان خصوصی سازی های سترگ) است که هدف از آن ایجاد تغییر در عملکرد اقتصادی و توسعه ای در دورههای متوسط و بلندمدت" است

سلاطین نفت عربستان برخلاف خلفای نفت ایران، نه خصوصی سازی خزنده، بلکه حصوصی سازی جهنده را در دستورکار خود نهاده اند

تیرماه نود و هشت

click

>>Twitter

>>

 click

>>

 click

click

بهارا باش کاين خون گل آلود

برآرد سرخ گل چون آتش از دود

 click

قاجاریان تراژدی صفویان، و ولاییان کمدی آنانند

جسد او (شاه عباس) بعدها از "کاشان به قم منتقل شد و عده ای نوشته اند که این کار پنهانی انجام شد، بعض سیاحان نوشته اند که پادشاهان صفوی، از ترس اینکه مبادا استخوان های آن ها به سرنوشت استخوان شاه تهماسب دچار شود، وصیت می کردند که بعد از مرگ آن ها، چند تابوت مشابه از دروازه های شهر خارج کنند و هر کدام را به طرفی ببرند تا معلوم نشود قبر شاه کجاست، و به همین سبب سنگ قبر شاه عباس در کاشان هم نوشته ای به نام ندارد". دوسرسو نویسنده فرانسوی سده ی هیجده میلادی نیز به همین ناخشنودی ها اشاره دارد، وقتی یادآور می شود؛ "از آنجا که در زمان او (شاه عباس) تاج و تخت پادشاهی در دودمان صفوی نوپا بود، چون او نبیره ی شاه اسماعیل بود و پادشاهی این خاندان میان مردم هنوز آیین دیرینه ای نشده بود، «ترس شاه عباس از مردم کشور خود، بیشتر از ترس همسایگان برون مرزی» بود. شاه عباس در همه ی شهرها و نقاط کشور گروه های آمیخته ای از نژاد و زبان گرد می آورد تا از لحاظ آداب و رسوم و عقاید متفاوت باشند. مردم گرچه همه پیرو یک قانون و دستور بودند، ولی با سیاست (افزوده ی نگارنده: "سیاست تفرفه بیانداز و حکومت کن" یا سیاست "حیدری-نعمتی")، اتحاد و یگانگی در میان آن ها بر علیه دولت غیرعملی می گردید." (آن چه امروز نیز دزدان ولایی و دزدان دریایی، دست در دست هم بدان عمل می کنند). و اینجا یک پرسش از دست اندرکاران "نظام ولایی": آیا دست اندرکاران "نظام ولایی" پس از سه ده سیاهکاری و خون ریـــــــــــزی، سرنوشتی چون "شاهان دین پناه" صفوی خواهند یافت. چند سده پیش، زمینه ی نخبه زدایی و بی رنگ شدن علوم اثباتی و تجربی، و پر رنگ شدن گرایش های خرافی و غیرتجربی را، مجتهدان "متعصب" و "نادان" و "ثروتمند" صفوی فراهم می ساختند، و امروز زمینه ی دگراندیش کشی ها و خرافه گرایی ها را "متعصبان" و "نادانان" و "دارایان" رنگارنگ ولایی فراهم می سازند. آیا فاجعه ی ملی در سال شصت و هفت و کشتار هزاران زندانی سیاسی در دوران "طلایی امام" بازخوانی چنین رویدادهای تلخی نیست: "دو تن از سرداران مراد بیک جهان شاهی و سایلتمش بیک را غازیان (سربازان شاه اسماعیل "مرشد کامل" و متعصب شیعه) زنده زنده به سیخ کشیدند و بریان کردند و به عنوان هشداری به دیگران، به جای کباب" خوردند

 

????
?????? ??
???? ????? ? ???

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ و بنیاد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جایگاه در درون نظام ولایت فقیه

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی در سی سال گذشته

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانه‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ها‏، جنگٌلها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

سه ستون اقتصادي سامانه ولايي که در درازاي سي سال نزديک به هفتصد ميليارد دلارسرمايه هاي ملي را بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زير کنترل دارند. اين سه نيروعبارتند از تجار بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جايگاه در درون نظام ولايي. دستياران برون مرزي آنان نيز انحصارهاي مالي-نظامي-نفتي بين المللي هستند.سرکوب جنبش هاي زنان و جوانان و کارگران و روشنگران، پوششي است براي اين چپاول همه سويه

 click

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click
click