داد

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click

click

click

خیزش مردم عليه خصوصی سازی ها در اسلام شهر تهران سرآغاز دگرگونی های تازه

نه انتخابات دوم خرداد، بلكه قيام مردم در اسلام شهر تهران سرآغاز تحولاتی در جمهوری اسلامی شد كه امروز بعنوان اصلاحات مطرح است. آن قيام كه در واقع شورش مردم عليه خصوصی سازی و برنامه توسعه اقتصادی هاشمی رفسنجانی (بخوان "خودی سازی" هایی که در برش خاتمی و احمدی نژاد پیگیری شدند) بود، بشدت سركوب شد و گفته ميشود عده ای از مردم و حتی چند تن از نيروهای سپاه در آن كشته شدند. مطبوعات تحت كنترل علی فلاحيان و سعيد امامی بودند و جسارت پرداختن به اين رويداد بسيار مهم را نيافتند. كنترلی كه به يمن حضور مطبوعات و جنبش دانشجوئی در صحنه سياسی كشور ناممكن شد و عليرغم سكوت يكی از نقش آفرينان اصلی آن حمله، يعنی آيت الله جنتی در نماز جمعه 19 تير 78 بسرعت در مطبوعات وقت منعكس شد و مردم در جريان آن قرار گرفتند

سپاهیان مردمی به توده ها مي پيوندند

در قيام مردم در اسلام شهر بين واحد ضد شورشی كه به محل اعزام شده بود با نيروهای سپاه كه ابتدا به محل اعزام شده بودند نيز تيراندازی شد. واحدی كه نخست به محل اعزام شده بود، حاضر نبود به روی مردم گرسنه ومعترضی كه به خيابان ريخته بودند آتش بگشايد و به همين دليل نيز ابتدا در برابر واحد ضد شورش قرار گرفت

انتخابات مجلس پنجم كه در آن يك فراكسيون اقليت طرفدار تحول به مجلس راه يافته و زمينه ساز انتخابات دوم خرداد 76 شد، درواقع از دل قيام اسلام شهر بيرون آمد و مستقيما متاثر از آن بود. آن قيام اوج قيام های نوبتی بود كه در قزوين، همدان، مشهد، ملاير و زنجان در همان دوران بوقوع پيوسته و سركوب شده بود. همه آنها در عرض يكسال و نيم روی داده بودند و قيام اسلام .شهر اوج آن سلسله اعتراضات مردمی بود. مطبوعات بسيار با احتياط و در حجمی بسيار اندك به اخبار شورش اسلام شهر پرداختند. منطقه ای كه دارای سوابق سنت های مذهبی بود و بسياری از نيروهای انقلاب 57 از آن برخاسته بودند

داريوش فروهر يكی از تحليل گران آن زمان قيام اسلام شهر بود، كه نظراتش در مطبوعات انعكاس نيافت. او كه به تازگی از يك عمل جراحی مهره های ستون فقرات خويش به تهران بازگشته بود در يك مصاحبه راديوئی پايان يك فصل و آغاز فصل جديدی را در جمهوری اسلامی نويد داد. او از خيانت به آرمان های انقلاب 57 سخن گفت و از ضرورت مردمسالاری در ايران و اصلاحات سياسی. اين بانگ رساتر و خطرخيزتر از آن بود كه از سوی محافل مافيائی حاكم ناشنيده انگاشته شود. آن را برگی خونين در پرونده فروهر كردند و در كمين فرصت نشستند. آنچه كه او پيش بينی كرده بود در انتخابات رياست جمهوری 76 تحقق .يافت

آری ما "ضد انقلاب" داریم، سران جمهوری اسلامی

مردم در عظيم ترين حضور خود به آنچه كه وجود داشت گفتند "نه" و به خاتمی برای اصلاحات رای دادند بانگ بلند فروهر برای گشوده شدن فضای سياسی كشور و بازگشت احزاب واقعی و قديمی ايران به صحنه سياسی كشور همچنان در گوش مافيای قدرت طنين انداز بود و بيم آن می رفت كه اصلاحات تا آنجا پيش رود كه اين فضا را بگشايد و امثال فروهر به ميدان درآيند. قتل درمانی با هدف مقابله با همين روند تئوريزه شد و امثال حجت الاسلام حسينيان، حسين شريعتمداری، مهدی خزعلی پسر آيت الله خزعلی، علی لاريجانی و... به تدوين آن مشغول شدند. طرح به خدمت محفل عالی بردند و فرمان اجرای گام به گام آن را گرفتند. فروهر قربانی اين طرح شد. گلوی كسی را با كارد بريدند كه فرياد برآورده بود: " ما ضد انقلاب داريم، اما اين ضد انقلاب سران خود جمهوری اسلامی كنونی اند. جان مردم به لبشان رسيده است. قيام اسلام شهر حاصل برنامه توسعه اقتصادی رفسنجانی است. احزاب بايد به صحنه باز گردند وانتخابات آزاد برگزار شود

از شکست های گذشته چه می توان آموخت

برای اینکه جنبش رو به رشد کنونی مانند جنبش های پیشین به شکست نیانجامد، «می بایست استقلال و آزادی را با "عدالت اجتماعی" پیوند ژرف داد، چرا که مردم ما در دشوارترین گاه نیز در زیر درفش "داد"، گرد هم می آیند و اخگرهای نبردی را که زیر خروارها خاکستر "خرافه و خیانت و خون" پوشانده اند، چنان می افروزند که استوارترین دژهای نامردمی را در برابرشان تابی نیست. آن گاه است که توده ها به گفته ی اندیشمند بزرگ "زرتشت" گوش فراخواهند داد: "ای اهورمزدا! از تو می پرسم، پادافره ی (سزای بد) آن بدکنشی که مایه ی زندگی خویش را جز به آزار کشاورزان و چارپایان بدست آورد، چیست؟ آیا آن نیک اندیشی که براستی برای افزونی بخشیدن به نیروی خانمان و روستا و کشور کوشاست، مانند تو خواهد شد؟... دانایی باید تا دانایی را بدین پرسش پاسخ گوید و بیاگاهاند. مبادا که از این پس نادان کسی را بفریبد. مبادا کسی از شما به گفتار و آموزش دروغ پرست گوش فرادهد، چه آن سیاهکار به خانمان و روستا و کشور ویرانی و تباهی رساند... هان ای مردم! ساز نبرد کنید و دروغ پرستان را از مرز و بوم" خود برانی» / آری می بایست جنبش های خیابانی را به اعتصاب های کارگری در کارخانه ها پیوند دهیم، و برای اعتصاب عمومی و فلج کردن اقتصادی دزدان ولایی و دزدان دریایی خیز برداریم، و در عین حال، از بازخوانی رویدادهایی چون لیبی و بحرین و سوریه در کشورمان جلوگیری کنیم. می توان انتظار داشت که در جریان اعتصاب عمومی، بخش چشمگیری از سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان مردمی به توده ها بپیوندند، و بدین گونه در برابر دخالت دزدان دریـــــــــــــایی در امور داخلی کشورمان دلیرانه سینه سپر کنند. آری، دریغ است ایران که ویران شود

و این هم پیامی دوباره به سپاهیان و بسیجیان و ارتشیان مردمی

تندتر می دوی از من، اگر آگاه شوی

http://www.farakhan-iran.com/html/lahuti.html

 

برای آن ها که به تاریخ دلبسته اند: کنکاشی در درون مایه ی داد در فرهتگ ایرانی

http://www.b-arman.com/html/dad.html

برگرفته از اطلاعات نت، و کتاب جایگاه داد در جنبش های اجتماعی ایران

click

>>Twitter

>>

 click

>>

 click

 

خيزش 88

منتشر شد و به گونه پي دي اف در دسترس خوانندگان است

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ و بنیاد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جایگاه در درون نظام ولایت فقیه

 

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامهریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

 

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی در سی سال گذشته

 

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچهها، رودخانه‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ها‏، جنگٌلها، نیزارها، بیشههای طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

 

سه ستون اقتصادي سامانه ولايي که در درازاي سي سال نزديک به هفتصد ميليارد دلارسرمايه هاي ملي را بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زير کنترل دارند. اين سه نيروعبارتند از تجار بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه و پاسداران بالا جايگاه در درون نظام ولايي. دستياران برون مرزي آنان نيز انحصارهاي مالي-نظامي-نفتي بين المللي هستند.سرکوب جنبش هاي زنان و جوانان و کارگران و روشنگران، پوششي است براي اين چپاول همه سويه

 click