داد

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

click
click
click
click
click
click

ایمانول کانت میگفت: "هر عمل غیر انسانی که در حق کسی صورت می گیرد، انسانیت را در من از بین می برد." این امر اخلاقی موتور حرکت جامعه مدنی نوین است که دیگر نمی خواهد دنیایی را، که در آن هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی می میرد، تحمل کند

کتاب پيشنهادي

????
?????? ??
???? ????? ? ???
click

گفتــــــمانی گـــــــرهی: نه تنها ملی-مردمی شدن نفت بدون پیروزی انقلاب ملی-دمکراتیک شدنی نیست، بلکه کامیابی انقلاب ملی-دمکراتیک نیز بدون حل بنیادی گفتمان نفت به سود "پایینی ها" ناشدنی است. در ایران، پیاده سازی بی کم و کاست اصل چهل و چهار قانون اساسی و کنترل "به راستی" دمکراتیک و شورایی یکان های کلیدی از سوی کارگران و مزدبگیران می تواند زمینه ی این کامیابی را فراهم سازد: هم برای تامین هزینه ی خدمات اجتماعی رایگان یا بساارزان دولتی-تعاونی برای "پایینی ها"، و هم برای انباشت کلان سرمایه به منظور تدارک انقلاب صنعتی. بنا به آزمون های جهانی، دستیابی بدین خیزش صنعتی در درازی دو تا سه دهه شدنی است. سامانه های بهره کشانه ای که در کشورهای روبه رشد از سوی "یک درصدی" های جهان پشتیبانی می شوند (و در ایران: قاجارها و پهلوی ها و ولایی ها)، راهبند بزرگی بوده و هستند در گدار این گونه دگردیسی های شتابان و پایـــــــــــدار و مردمی
click

نقش هنوز کلیدی کارگران صنعت نفت و گاز در جنبش کنونی ما

اسناد چه می گویند: اعتراف های «پارلمان بازار»، برنده ی بزرگ دلارهای نفتی-گازی پس از انقلاب
 

بی ‌تردید موتور محرک بخش بزرگی از اعتراضات علیه حکومت محمدرضا پهلوی در جریان انقلاب، اعتصابات زنجیره ‌ای و تاریخی کارگران صنعت نفت ایران بود. یکی از ستون ‌های تحول‌ خواهی و تلاش برای برپایی دنیایی بهتر در ایران قرن چهاردهم شمسی، کارگران صنعت نفت بودند که به گواه اسناد جنبش کارگری برای نخستین بار در سال ۱۳۲۵ بحث ملی شدن صنعت نفت را مطرح کرده و از طریق اعتصابات خود و به کمک سیاستمداران مستقل آن دوره چون دکتر محمد مصدق پیگیری شد تا در نهایت به ملی شدن مهم ‌ترین صنعت ایران منجر شد
همه چشم‌ ها به کارگران نفت دوخته بود
در جریان اعتراضات عمومی که در سال ۱۳۵۷ شدت گرفته بود، اقشار مختلف در خیابان، محل کار و کارخانه در حال مقاومت علیه نظم حاکم بودند، اما همه چشم‌ ها به کارگران نفت دوخته شده بود. مطابق سند منتشر شده از سوی مدیریت موزه‌ ها و مرکز اسناد صنعت نفت، در گزارش «خیلی محرمانه» ساواک که به مدیرعامل شرکت ملی نفت در روز ۴ مهر سال ۵۷ نوشته شده، ۲۱ مورد اعتصاب در فاصله روزهای ۲۶ شهریور تا ۴ مهر در صنایع نفت و گاز گزارش شده است که طی آن ۱۰ هزار و ۱۳۱ کارگر درگیر اعتصاب انقلابی در خارک، اهواز، آبادان، آغاجاری، تهران، مسجد سلیمان و ماهشهر شده بودند. در همین روزها بود که دامنه اعتصابات به یکی از بزرگ‌ ترین پالایشگاه‌ های نفتی جهان یعنی پالایشگاه آبادان که ظرفیت پالایش روزانه ۶۰۰ هزار بشکه نفت را داشت کشیده شد. تشکیل شورای کارگران نفت و گسترش اعتصابات امیدبخش صنعت نفت، ماشین سرکوب رژیم پهلوی را در مسیر اضمحلال قرار داد
به مدت چهار ماه تعطیلی کامل صنعت نفت
نتیجه این اعتصابات مواجهه کشور با بحران بنزین و سوخت بود و در سطح جهانی نیز بحران نفتی بزرگی برای رژیم پهلوی و مشتریان نفت ایران ایجاد شد، چرا که عرضه از سوی دومین تولیدکننده بزرگ جهان کاملا متوقف شده بود و با صفر شدن صادرات نفت حکومت فلج شده بود. از زمان اوج ‌گیری اعتصابات در مهر و آبان ۱۳۵۷ دامنه و شدت اعتصابات به حدی گسترده شد که به مدت تقریبا چهار ماه کاملا صنعت نفت ایران به تعطیلی کشیده شده بود و حکومت پهلوی خود را در برابر قدرت کارگران نفت ایران و اراده آنان برای سرنگونی رژیم شاه کاملا مستاصل و شکست‌ خورده می ‌دید
از شعارهای انقلاب: کارگر نفت ما، رهبر سرسخت ما
نقشی که مبارزات شجاعانه کارگران و کارمندان صنعت نفت و گاز ایران در جریان انقلاب ایفا کرد، به اندازه ‌ای تعیین ‌کننده و برای سایر اقشار و مردم ایران الهام‌ بخش بود که در ماه‌ های پایانی منتهی به انقلاب شعار «کارگر نفت ما، رهبر سرسخت ما» به یکی از شعارهای مهم انقلابی تبدیل شد که طومار ۲۵۰۰ سال سلطنت را برای همیشه درهم پیچید. صنعت نفت ایران در قرن چهاردهم شمسی همواره موتور محرک و پیشران جامعه و اقتصاد ایران بوده، کارگران متخصصی که از یکسو همواره بخش بسیار بزرگی از ثروت تولید شده در کشور به دستان توانمند آنان رقم خورد و از سوی دیگر در مبارزه با استعمار و دیکتاتوری (افزوده ی ما: هرگونه دیکتاتوری و بیدادگری، در این زمینه بنگرید به اعتصاب ها و اعتراض های گسترده ی کارگران در جنوب نفتی-گازی ایران در چند سال گذشته) و سلطنت پرچمدار جامعه خود بودند
برگرفته از دنیای اقتصاد
بهمن نود و نه

یادداشت یکم گاهنامه ی داد
نقش چپ ها در اعتصاب های کارگران نفت چشمگیر بود. بنگریم به بخشی از برنامه ی چپ ها در کوران انقلاب مردمی بهمن: "تمرکز رشته های کلیدی صنعت، بانکداری، بیمه و بازرگانی خارجی در دست دولت، فرار دادن بخش دولتی در خدمت خلق و تامین رشد پیگیر آن در کلیه ی رشته های اقتصاد ... ملی کردن بانک ها و موسسات بیمه، مصادره ی اموال خاندان پهلوی (و اینک، خاندان ها و نهادهای گوناگون ولایی) و سایر خائنین به خلق و میهن. اجرای تمام و کمال قانون ملی کردن صنعت نفت – که در ایران خلافت زده، همه ی آن آشکار و ناآشکار خصوصی شده است – در سراسر کشور ..." : در گنجاندن اصل بسیار مردمی چهل و چهار در قانون اساسی کنونی، چپ ها (و از آن میان، کارگران دادخواه صنعت نفت) باری سنگین بر دوش کشیدند، و در این راه فراوان خون خوردند. اصلی در خدمت "پایینی" ها که ولاییان، بویژه پس از کشتار دلخراش زندانیان سیاسی در سال شصت و هفت، گستاخانه لگد مالیدند
یادداشت دوم گاهنامه ی داد
اصل چهل و چهار قانون اساسی پایه ای است برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی سوداگران رنگارنگ در "خلافت خون و خرافه و نقت": اقتصاد ایران «بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه ‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه ‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی» است
یادداشت سوم گاهنامه ی داد
چهار ستون اقتصادي سامانه ولايي که صدها و بلکه هزارها ميليارد دلار سرمايه هاي مردمی را در درازنای چند دهه به جیب زده یا بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زيردست دارند. اين جهار نيرو عبارتند از بازرگانان بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در درون سامانه ی ولايي، همانا سازندگان اصلی افتصاد انگلی-وارداتی و تک محصولی-نفتی کنــــــــونی (برنامه ریزی ها برای افزایش به اصطلاح "صادرات غیرنفتی" به راهنمایی صندوق بین المللی پول از راه تولیدات پتروشیمی و دگره، و نیز پاره ی  چشمگیری از بخش های صنعتی و خدماتی و کشاورزی جمهوری ولایی، وابسته اند به "خوراک های ارزان" و رانت های گوناگون نفتی-گازی) . دستياران نهان و نانهان برون مرزي آنان نیز، علیرغم همه درگیری ها بر سر "سهم"، بویژه میلیاردر-سهامداران سترگ انحصارهاي نفتي-نظامی-مالی بين المللي هستند. سرکوب گستاخانه و خونبارانه ی جنبش هاي زنان و جوانان و روشنگران، و ویژگان کارگران و مزدبگیران و رنجبران از سوی "خلفای نفت ایران"، پوششي است براي اين چپاول کم پیشنه و همه سويه

click

>>Twitter

>>

 click

>>

 click

click

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click
click

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ، بنیاد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در "خلافت نفتی" ایران

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه ‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه ‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ ها‏، جنگلها، نیزارها، بیشه های طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول ‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

چهار ستون اقتصادي سامانه ولايي که صدها و بلکه هزارها ميليارد دلار سرمايه هاي مردمی را در درازنای چند دهه به جیب زده یا بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زيردست دارند. اين جهار نيرو عبارتند از بازرگانان بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در درون سامانه ی ولايي. دستياران نهان و نانهان برون مرزي آنان نيز بویژه انحصارهاي نفتي-نظامی-مالی بين المللي هستند. سرکوب گستاخانه و خونبارانه ی جنبش هاي زنان و جوانان و روشنگران، و ویژگان کارگران و مزدبگبران و رنجبران، از سوی "خلفای نفت ایران" پوششي است براي اين چپاول کم پیشنه و همه سويه

 

 

.