داد

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

click
click
click
click
click
click

ایمانول کانت میگفت: "هر عمل غیر انسانی که در حق کسی صورت می گیرد، انسانیت را در من از بین می برد." این امر اخلاقی موتور حرکت جامعه مدنی نوین است که دیگر نمی خواهد دنیایی را، که در آن هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی می میرد، تحمل کند

کتاب پيشنهادي

????
?????? ??
???? ????? ? ???
click

گفتــــــمانی گـــــــرهی: نه تنها ملی-مردمی شدن نفت بدون پیروزی انقلاب ملی-دمکراتیک شدنی نیست، بلکه کامیابی انقلاب ملی-دمکراتیک نیز بدون حل بنیادی گفتمان نفت به سود "پایینی ها" ناشدنی است. در ایران، پیاده سازی بی کم و کاست اصل چهل و چهار قانون اساسی و کنترل "به راستی" دمکراتیک و شورایی یکان های کلیدی از سوی کارگران و مزدبگیران می تواند زمینه ی این کامیابی را فراهم سازد: هم برای تامین هزینه ی خدمات اجتماعی رایگان یا بساارزان دولتی-تعاونی برای "پایینی ها"، و هم برای انباشت کلان سرمایه به منظور تدارک انقلاب صنعتی. بنا به آزمون های جهانی، دستیابی بدین خیزش صنعتی در درازی دو تا سه دهه شدنی است. سامانه های بهره کشانه ای که در کشورهای روبه رشد از سوی "یک درصدی" های جهان پشتیبانی می شوند (و در ایران: قاجارها و پهلوی ها و ولایی ها)، راهبند بزرگی بوده و هستند در گدار این گونه دگردیسی های شتابان و پایـــــــــــدار و مردمی

ناتوي آسيايي مي تواند از خاور به باختر آسيا نيز کشيده شود 

فشرده ی نوشتار

تجاوزهاي نظامي فزاينده ی واشنگتن در بخش آسيايي اقيانوس آرام همزمان با شکستهاي ايالات متحده در رقابت اقتصادي با چين صورت ميگيرد. ايالات متحده نتوانسته است نرخ رشدش را افزايش دهد يا با اقدامهايش در “جنگ سرد”ش نتوانسته است رشد چين را کُندتر کند. رشد کنوني اقتصاد چين دو و نيم برابرِ رشد اقتصاد ايالات متحده است. ايالات متحده براي جبران افول نسبي اقتصادي اش تهاجمهاي نظامي اش- عرصه اي که همچنان در سطح جهاني بر آن تسلط دارد- را دوچنــــــــــدان کرده است ... ادعاي آمريکا مبني بر اينکه رويارويي با چين در درياي جنوبي چين براي دفاع از “امنيت ملي” آمريکا ضروري است، بي معني است. چين هيچ “تهديدي” براي ايالات متحده ندارد – پکن در حال انجام مانورهاي نظامي در سواحل کاليفرنيا نيست و هيچ پايگاه نظامي در اطراف ايالات متحده ندارد

........................

پيمان نظامي- امنيتي “آوکوس” بهرهبري ايالات متحده، با دعوت از ژاپن براي ورود به اين ائتلاف ضد چيني، دشمني ها را افزايش مي دهد. اطلاعيههايي جديد و مهم نشان ميدهند ايالات متحده قصد دارد مداخله ی نظامي اش در بخش آسيايي اقيانوس آرام و آبهاي اطراف چين را افزايش دهد. ابتکارهاي تازه با هدف تقويت کردن محاصره ی نظامي چشمگير کنوني چين از سوي ايالات متحده، تهديد به بي ثبات کردن منطقه، و بهوجود آوردن آمادگي براي آغاز جنگي به رهبري ايالات متحده بر ضد چين مي باشد

ايالات متحده در حال حاضر چين را با تعداد حدود چهارصد پايگاه نظامي محاصره کرده است. هدف اصلي سياست خارجي ايالات متحده در حال حاضر و حداقل براي يک دهه ی آينده، حفظ هژموني جهاني اين کشور از راه متوقف کردن رشد صلحآميز کشور چين است

ايالات متحده مدعي است اقدامهايش “دفاعي” بوده و بهمنظور حفظ “وضعيت موجود” در منطقه طراحي شده اند. اين ادعاها واقعيت را وارونه جلوه ميدهند. درياي جنوبي چين چندین هزار کيلومتر با آمريکا فاصله دارد. کشورهاي منطقه ميتوانند اختلافهاي موجود بين خودشان را به روشي مسالمت آميز و بدون دخالتهاي امپرياليستي واشنگتن مورد بحث و بررسي قرار دهند و حل و فصل کنند. دولت ايالات متحده خودش را به مقام “پليس” جهان منصوب کرده است و تلاش ميکند از طريق مداخله ی نظامي، در بخش آسيايي اقيانوس آرام اختلاف و تنش ايجاد کند

ادعاي آمريکا مبني بر اينکه رويارويي با چين در درياي جنوبي چين براي دفاع از “امنيت ملي” آمريکا ضروري است، بي معني است. چين هيچ “تهديدي” براي ايالات متحده ندارد – پکن در حال انجام مانورهاي نظامي در سواحل کاليفرنيا نيست و هيچ پايگاه نظامي در اطراف ايالات متحده ندارد

برپا کردن “ناتو”اي آسيايي

ايالات متحده از متحدانش در شمال ِ جهاني مي خواهد به کارزار نظامي گري اي فزاينده بر ضد چين بپيوندند. تأسيس ائتلاف نظامي- امنيتي “آوکوس” بين آمريکا، بريتانيا، و استراليا پيشرفتي چشمگير در اين پروژه بود. اعلام اين که “آوکوس” اکنون در پي اعضاي جديد و به ويژه ژاپن- قدرت استعماري اي پيشين- است را ميتوان رويدادي شوم تلقي کرد. بسياري از تحليلگران هشدار مي دهند برنامه هاي ايالات متحده براي گسترش “آوکوس” تلاشي بههدف برپا کردن “ناتو”اي “آسيايي” است و اين خطر هست که “آوکوس” نقش “ناتو” در اروپا که بهعَمد جنگ ويرانگري نيابتي در اوکراين با هدف “تضعيف  روسيه” به راه انداخت را تکرار کند

پيمان “آوکوس” گسترش سلاحهاي هسته اي را ترويج ميکند. اين پيمان انتقال چندين تُناورانيوم غني شده ی تسليحاتي از سوي ايالات متحده و بريتانيا به استراليا- کشوري غيرهستهاي- را شامل مي شود و پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي (ان پي تي) را نقض ميکند. طرح دعوت از ژاپن براي پيوستن به پيمان “آوکوس” براي تشديد نظاميگري و تشويق ژاپن به دور شدن از قانون اساسي صلحطلبانهاين کشور پس از جنگ جهاني دوم و يک تهديد است

گفته ميشود افزايش بودجه نظامي ژاپن به منظور خريد موشکهاي کروز از آمريکا، موشکهاي که قدرت هدفگيري کره شمالي و بخشهايي از چين را دارند ضروري ميباشد

پيشينه ي استعماري  فجيع

پيشنهاد ايالات متحده مبني بر پيوستن “ژاپن” (کشوري با پيشينه استعمارياي شرمآور در تهاجم و سرکوب چين) به اتحادي نظامي با هدف جلوگيري از پيشرفت صلحآميز کشور چين، بهخصوص نفرت انگيز مي باشد

ژاپن جنايتهاي وحشيانه ی زيادي در چين مرتکب شده است و در طول جنگ جهاني دوم ميليونها تن از مردم اين کشور را به قتل رساند و زنان و دختران چيني را مورد تجاوز قرار داد

بريتانيا که پيشاپيش عضو ائتلاف “آوکوس” مي باشد نيز پيشينه ی استعماري اي فجيع خاص خودش را دارد. بريتانيا با دو جنگ رسواي “ترياک”ي که برضد چين به راه انداخت اين کشور را وادار کرد تا واردات مواد مخدر و قانونيکردن استفاده از آنها را برخلاف خواست دولتش بپذيرد. بريتانيا در سال 1841میلادی به “هنگ کنگ” حمله کرد و آن را مستعمره ی بريتانيا ساخت و سپس به مدت 156 سال با مشت آهنين بر آن حکومت کرد

برخلاف کشورهاي ژاپن، بريتانيا، و ايالات متحده، پيشرفتهاي چشمگير چين نه با تهاجم، استعمار، برده داري، و نسل کشي، بلکه از راههايي “صلحآميز” بهدست آمده اند. ايالات متحده دقيقاً در پي جلوگيري از همين پيشرفت “صلحآميز” چين ميباشد

تجاوزهاي نظامي فزاينده ی واشنگتن در بخش آسيايي اقيانوس آرام هم زمان با شکستهاي ايالات متحده در رقابت اقتصادي با چين صورت ميگيرد. ايالات متحده نتوانسته است نرخ رشدش را افزايش دهد يا با اقدامهايش در “جنگ سرد”ش نتوانسته است رشد چين را کُندتر کند. رشد کنوني اقتصاد چين دو و نيم برابرِ رشد اقتصاد ايالات متحده است. ايالات متحده براي جبران افول نسبي اقتصادي اش تهاجمهاي نظامي اش- عرصهاي که همچنان در سطح جهاني بر آن تسلط دارد- را دوچندان کرده است

نظاميگري فزاينده ی آمريکا در بخش آسيايي اقيانوس آرام يکي از اجزاي کليدي جنگ جهاني- محتمل- واشنگتن است. اين روند از سوي تمام انسانهايي که خواهان جلوگيري از کشيده شدن جهان به جنگ جهاني اي ديگر به وسيله ی آمريکا هستند بايد به شدت با مخالفت روياروي شود

پیرایش و ویرایش نوشتار از گاهنامه ی داد: سرچشمه، صداي مردم - برگردان از روزنامه مورنينگ استار

آبان ماه هزار و چهارصد و سه خورشیدی

 

click

click

بهارا باش کاين خون گل آلود

برآرد سرخ گل چون آتش از دود

 click

قاجاریان تراژدی صفویان، و ولاییان کمدی آنانند

جسد او (شاه عباس) بعدها از "کاشان به قم منتقل شد و عده ای نوشته اند که این کار پنهانی انجام شد، بعض سیاحان نوشته اند که پادشاهان صفوی، از ترس اینکه مبادا استخوان های آن ها به سرنوشت استخوان شاه تهماسب دچار شود، وصیت می کردند که بعد از مرگ آن ها، چند تابوت مشابه از دروازه های شهر خارج کنند و هر کدام را به طرفی ببرند تا معلوم نشود قبر شاه کجاست، و به همین سبب سنگ قبر شاه عباس در کاشان هم نوشته ای به نام ندارد". دوسرسو نویسنده فرانسوی سده ی هیجده میلادی نیز به همین ناخشنودی ها اشاره دارد، وقتی یادآور می شود؛ "از آنجا که در زمان او (شاه عباس) تاج و تخت پادشاهی در دودمان صفوی نوپا بود، چون او نبیره ی شاه اسماعیل بود و پادشاهی این خاندان میان مردم هنوز آیین دیرینه ای نشده بود، Ťترس شاه عباس از مردم کشور خود، بیشتر از ترس همسایگان برون مرزیť بود. شاه عباس در همه ی شهرها و نقاط کشور گروه های آمیخته ای از نژاد و زبان گرد می آورد تا از لحاظ آداب و رسوم و عقاید متفاوت باشند. مردم گرچه همه پیرو یک قانون و دستور بودند، ولی با سیاست (افزوده ی نگارنده: "سیاست تفرفه بیانداز و حکومت کن" یا سیاست "حیدری-نعمتی")، اتحاد و یگانگی در میان آن ها بر علیه دولت غیرعملی می گردید." (آن چه امروز نیز دزدان ولایی و دزدان دریایی، دست در دست هم بدان عمل می کنند). و اینجا یک پرسش از دست اندرکاران "نظام ولایی": آیا دست اندرکاران "نظام ولایی" پس از سه ده سیاهکاری و خون ریـــــــــــزی، سرنوشتی چون "شاهان دین پناه" صفوی خواهند یافت. چند سده پیش، زمینه ی نخبه زدایی و بی رنگ شدن علوم اثباتی و تجربی، و پر رنگ شدن گرایش های خرافی و غیرتجربی را، مجتهدان "متعصب" و "نادان" و "ثروتمند" صفوی فراهم می ساختند، و امروز زمینه ی دگراندیش کشی ها و خرافه گرایی ها را "متعصبان" و "نادانان" و "دارایان" رنگارنگ ولایی فراهم می سازند. آیا فاجعه ی ملی در سال شصت و هفت و کشتار هزاران زندانی سیاسی در دوران "طلایی امام" بازخوانی چنین رویدادهای تلخی نیست: "دو تن از سرداران مراد بیک جهان شاهی و سایلتمش بیک را غازیان (سربازان شاه اسماعیل "مرشد کامل" و متعصب شیعه) زنده زنده به سیخ کشیدند و بریان کردند و به عنوان هشداری به دیگران، به جای کباب" خوردند

 

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ، بنیاد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در "خلافت نفتی" ایران

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه ‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه ‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ ها‏، جنگلها، نیزارها، بیشه های طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول ‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

چهار ستون اقتصادي سامانه ولايي که صدها و بلکه هزارها ميليارد دلار سرمايه هاي مردمی را در درازنای چند دهه به جیب زده یا بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زيردست دارند. اين جهار نيرو عبارتند از بازرگانان بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در درون سامانه ی ولايي. دستياران نهان و نانهان برون مرزي آنان نيز بویژه انحصارهاي نفتي-نظامی-مالی بين المللي هستند. سرکوب گستاخانه و خونبارانه ی جنبش هاي زنان و جوانان و روشنگران، و ویژگان کارگران و مزدبگبران و رنجبران، از سوی "خلفای نفت ایران" پوششي است براي اين چپاول کم پیشنه و همه سويه