داد

نشريه اجتماعي-اقتصادي

و پژوهشي-تاريخي

click
click
click
click
click
click
click
click

ایمانول کانت میگفت: "هر عمل غیر انسانی که در حق کسی صورت می گیرد، انسانیت را در من از بین می برد." این امر اخلاقی موتور حرکت جامعه مدنی نوین است که دیگر نمی خواهد دنیایی را، که در آن هر پنج ثانیه یک کودک از گرسنگی می میرد، تحمل کند

کتاب پيشنهادي

click


جنک کهنه ثروتمندان و نوثروتمندان


تازه ترین جنگ "میان کوسه ها" در پیوند است با طرح هيأت وزيران برای اجرای ماده پنجاه و سه قانون برنامه پنجم توسعه، و درآمیزی وزارت خانه های رفاه و امور اجتماعی و کار و راه و مسکن و صنايع و معادن و بازرگانی، و "بویژه" وزارات نيرو و نفت. در این زمینه، درگیری ها بیشتر بر سر چگونگی پخش دلارهای نفتی میان خودی ها، و انتقال مالکیت های عمومی به دزدان رنگارنگ ولایی با اسم روز خصوصی سازی است
click

چه کساني در مسلسل هاي پينوشه هاي ريش دار خشاب مي نهند


آن چه بر نگرانی ها می افزاید، در پیوند است با کوشش های تازه در منطقه ی خلیج فارس برای گسترش درگیری های نظامی، و در مورد ایران، تلاش برای بازخوانی رویدادهایی چون لیبی و بحرین، و یا تکرار تنش های دهه ی هشتاد میلادی. در این زمینه "پینوشه های ریش دار" ایران و همتاهای تندروی جهانی شان، عملا در کنار واپس مانده ترین نیروهای منطقه قرار گرفته اند. آماج همه ی آنان، سرکوب جنبش های ملی-دمکراتیک منطقه، و در خط مقدم، به خاک و خون کشاندن "خیزش" مردم ماست
click

ولايي ها و صفوي ها ناکام در بهره گيري از فرصت هاي تاريخي


وولینسکی فرستاده ی ویژه روس به ایران و کسی که فروپاشی صفویان را پیش بینی کرده بود، درباره ی سلطان حسین می نویسد: "در ایران شخصی سلطنت می کند که نسبت به اتباعش هیچگونه نفوذی ندارد و تابع اوامر آن هاست، و اطمینان دارم که نه تنها در میان سلاطین، بلکه در میان عوام الناس هم چنین احمقی پیدا نمی شود. به این علت خود هیچوقت کاری انجام نمی دهد، بلکه آن را به عهده ی اعتمادالدوله وامی گذارد. شخصی که از او هم بی شعورتر است. مع الوصف این مرد چنان محبوبیتی به دست آورده که هر کاری می کند، و هر حرفی که می زند، مورد قبول شاه واقع می شود
click

ولايي ها و صفوي ها پيشتاز در خوار نمودن زنان


آن چه بر زنان شوربخت ما در سه دهه گذشته رفته است، چیزی نیست جز تداوم تندروی های نهادهای دینی-بازاری در سده های میانی، و با هدف "چیرگی بر بیت المال". "روسری های اجباری" و "دگراندیش ستیزی های ولایی"، بُرندگی همان شمشیر "غنیمت آوری" را دارند، که یک ونیزی پانصد سال پیش به تصویر کشیده بود: "شاه اسماعیل سپس روی به تبریز نهاد. در آن جا با هیچ مقاومتی روبرو نشد. با این همه بسیاری از مردم شهر را قتل عام کرد. سیصد تن از زنان روسپی را به صف در آوردند و هر یک را دو نیمه کردند. سپس هشتصد تن از ملازمان را که در دستگاه الوند پرورش یافته بودند، سر بریدند. حتی سگان تبریز را کشتار کردند. سپس مادر خود را فراخواند که از جهتی با سلطان یعقوب خویشاوندی داشت، و چون معلوم شد که به عقد یکی از امیران در نبرد دربند درآمده بود، پس از طعن و لعن فراوان، فرمان داد تا او را در برابرش سربریدند. گمان نمی کنم از زمان نرون چنین ستمکاره ی خون آشامی به جهان آمده باشد
click

از انتخابات استصوابي تا انقلاب استصوابي


شوربختانه کوشش هایی دیده می شود برای تحمیل "یک جریان"، در دوران گذار از "نظام ولایی" به سامانه ی نوین سیاسی در ایران. در این برش، رویکردهای "اتاق های فکر" عبارتند از: کوچک سازی و کوچک نمایی "الترناتیوهای نامطلوب"، و بزرگ سازی و بزرگ نمایی "الترناتیوهای مطلوب". این "دکترین"، در دیگر کشورهای رو به رشد، چون هند و افریقای جنوبی پیش تر به کار گرفته شده، و هم اکنون در مصر و تونس در حال اجرا است. انقلاب بهمن، یکی از نمونه های جا انداختن "الترناتیو های مطلوب" و "انقلابی"، در کوران جنبش ملی و دمکراتیک کشورمان بود
click

کرديه ها، پيشاهنگان “جنبش بابکي” ايران


آن گاه که دگرگونی اجتماعی آغاز می شود، بازگشت ناپذیر است. نمی توانید ناآگاه کنید، کسی را که خواندن آموخته است. نمی توانید خوار سازید، کسی را که سرافراز است. نمی توانید زیر فشار بگذارید، مردمی را که دیگر نمی ترسند. و این است فریادهای خاک خون خورده ی زنان شوربخت ما. رهبران راستین "جنبش بابکی" ایران، "کردیه ها" (زهرا بهرامی ها) هستند. واپسین فریادهای دلیرانه ی او پیش از مرگ، شنیدنی است
click

از خيابان هاي عربي تا کارخانه هاي ايراني


در کوران خیزش هشتاد و هشت یک کارشناس امور خاورمیانه گفته بود: "جهان عرب با آمیزه ای از رشک و شگفت زدگی به ایران می نگرد. مردمان شگفت انگیزی که آشکارا زندگی شان را به بازی می گیرند تا ندای شان در خیابان ها گوش شنوایی بیابد. رشک، چرا که "خیابان های عربیِ" بارها از آن سخن رفته، دارای این دلیری نیستند، و دهه هاست که رژیم های خودکامه و پلیسی-دولتی، هر فریادی از امید را در گلو خفه کرده اند". پرسش این است که چرا پس از گذشت چندین ماه، اینک "خیابان های عربی" تونس هستند که شگفتی و "رشک" ما ایرانیان را بر می انگیزند. و اینکه ما ایرانیان چگونه می توانیم این بار، "کارخانه های رشک برانگیزمان" را به جهانیان ارمغان دهیم
click

باز هم خامي هاي تهرانيان


در این برش که توده ها آرام آرام برای خیزشی دوباره بسیج می شوند، و بدین گونه همان "دو گام" بلندی را می آزمایند که بیشتر جنبش های پیروزمند پشت سر گذاشته اند، نگاهی به گذشته و آموزش از ناکامی ها و کامیابی های نزدیک و دور، یاری دهنده است. در این برهه بجاست که رهروان و راهبران "راستین" جنبش با پرهیز از "خامی های" گذشته، برای "خیزش دوم" که به گمان بسیار دشوارتر و پرچالش تر و خونین تر خواهد بود، "همه" ی اشکال مبارزاتی مورد پشتیبانی توده ها را تدارک بینند. در این زمینه بررسی همه سویه ی شیوه های مبارزاتی انقلاب مشروطه، جنبش نفت، انقلاب بهمن، و دیگر خیزش های دور و نزدیک جهان، در نبرد با فرمانروایانی که سرکوب تنها پاسخ آنان به پرسش توده هاست، از برجستگی ویژه برخوردار است. .

رویدادهای تازه در کشور نشان می دهند که دکترین تازه ی "اتاق های فکر"، آمیزه ای هستند از سرکوب بی رحمانه ی جنبش ملی-دمکراتیک ایران و کوشش برای ایجاد دگرگونی های نیم بند از "بالا". این دگرگونی از "بالا" را "بالایی ها" برنگزیده اند، بلکه همانند بسیاری از جنبش های پیشین ضداستعماری در آسیا و امریکای لاتین و افریقا، در حقیقت امر توده ها به سرکردگان دیکته کرده اند
click
ستيز کوسه ها و “زيان هاي” بازاريان، بخش دوم: خواري تاريخي

امروزه "نظام" بازاری-وارداتی "ولایی"، پیامد همان "داد و ستدهای" بیدادگرانه ای است که قائم مقام ها برای ایران "زیان بخش" می دانستند. برای پایان دادن به این "خواری تاریخی"، باید نیرو بسیجید و در این برش سرنوشت ساز تاریخی، با بهره گیری از همه ی اشکال مبارزاتی مورد پشتیبانی توده ها، جنبش ملی و دمکراتیک کشورمان را در پهنه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و سازمانی به پیش راند. باختر آسیا برای رهایی از بندهای "توحش و بربریت" (گفته ی وزیر مختار وقت انگلیس)، به پیروزی های "پرچمدار" آگاه و دلیرش چشم دوخته است
click

ستيز کوسه ها و “زيان هاي” بازاريان، بخش يکم: پارلمان بازار


خاموشی رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران، در حاشیه ی یک گفت و گو به من گفت: «مرحوم امام ساختاری را بنا نهاد و تا وقتی این ساختار حفظ شود، هیچ مشکلی پیش نمی آید.» او در توضیح این ساختار گفت: «ایشان به هر کدام از ما مسئولیت و جایگاهی را دادند و سر رشته ی برخی از کارها را به هر کدام از ما (انقلابیون پیروز پس از مناقشه های داخلی)، فارغ از دیدگاه های سیاسی و اجتماعی مان، سپردند. این ساختار، هم خود را حفظ می کند و هم شرایطی دارد که از درون، جناح های مختلف، آن را کنترل می کنند. بنابراین نظام جمهوری اسلامی تا زمانی که این ساختار و تقسیم کارها را در خود حفظ کند، سرپا" خواهد بود.
click

نام ها و ننگ ها


در این کارزار، طیف های گوناگون ملی-مذهبی مان، که شکست "تاریخی" خود را هنوز با لجاجت انکار می کنند، بجاست که شتابان تر "تکليف خودشان را با (این) نظام مشخص کنند". چرا که در صورت ژرفش جنبش، کم کم همه ی "میان راه ها" به بن بست پایانی خواهند رسید، و تنها دو راه بر جای خواهد ماند: یا راه توده ها، یا راه نظامیان
click


 

click click
click

click
click
click
click
click
click
click
click
click
click
click

اصل چهل و چهار قانون اساسی: پایه ای برای مصادره ی دارایی هایِ به یغما رفته ی توده ها از سوی بازاریان بزرگ، بنیاد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در "خلافت نفتی" ایران

نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بر پایه سه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی با برنامه ریزی منظم و صحیح استوار است. بخش دولتی شامل کلیه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تأمین نیرو، سدها و شبکه ‏های بزرگ آبرسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه ‏آهن و مانند اینها است که به صورت مالکیت عمومی و در اختیار دولت است. بخش خصوصی شامل آن قسمت از کشاورزی، دامداری، صنعت، تجارت و خدمات میشود که مکمل فعالیتهای اقتصادی دولتی و تعاونی است

از اصل ۴۵ قانون اساسی: پایه ای برای بازپس گرفتن دارایی های تاراج شده ی مردم ایران از دست اندرکاران سامانه ی ولایی

انفال و ثروتهای عمومی از قبیل زمینهای موات یا رها شده، معادن، دریاها، دریاچه ها، رودخانه ‏ها و سایر آبهای عمومی، کوه‏ها، دره‏ ها‏، جنگلها، نیزارها، بیشه های طبیعی، مراتعی که حریم نیست، ارث بدون وارث، و اموال مجهول ‏المالک و اموال عمومی که از غاصبین مسترد میشود

چهار ستون اقتصادي سامانه ولايي که صدها و بلکه هزارها ميليارد دلار سرمايه هاي مردمی را در درازنای چند دهه به جیب زده یا بر باد داده اند، نزديک به هشتاد درصد اقتصاد ايران را زيردست دارند. اين جهار نيرو عبارتند از بازرگانان بزرگ، بنياد-موقوفه خواران فربه، پاسداران بلندپایه، و نوسوداگران مالی-مونتاژی در درون سامانه ی ولايي. دستياران نهان و نانهان برون مرزي آنان نيز بویژه انحصارهاي نفتي-نظامی-مالی بين المللي هستند. سرکوب گستاخانه و خونبارانه ی جنبش هاي زنان و جوانان و روشنگران، و ویژگان کارگران و مزدبگبران و رنجبران، از سوی "خلفای نفت ایران" پوششي است براي اين چپاول کم پیشنه و همه سويه

 

 

click