کنسرن های جهانی و بویژه کانون های مالی-نظامی-نفتی بین المللی، در کشورهای رو به رشد به نوکر نیاز دارند
مصاحبه با سخنگوی خارجی دفتر هماهنگی اپوزيسيون ملی سوریه، در برگیرنده مستقلين، سوسياليست ها، عرب های ناسيوناليست، کمونيست ها و کردها: Ťغرب نياز به نوکران سوريه ای دارد. اگر بخاطر بياوريم منصف مرزوکی فعال معروف حقوق بشر تونسی بعد ازخيزش تونس ده سال تمام در فرانسه در تبعيد بودند اما هرگز از جانب دولت مورد خطاب قرار نگرفت. بجای آن همواره با افراد درجه سه اپوزيسيون تماس گرفتند، زيرا آنها بدنبال کسانی بودند که می بايست هر چه را آنها میگويند انجام دهند. غربی ها شريک سياسی نمی خواهند من حتی می توانم بگويم که ايده سياسی شراکت سياسی تفکراستعماری بسياری از اروپائی ها هنوز هم برای همه بيگانهť است
پرسش: شما بعنوان سخنگوی اروپای دفتر هماهنگی ملی برای تغييرات دمکراتيک در سوريه در مسکو، پکن و تهران و قاهره بوديد. غرب بنظر می رسد که با اين سازمان با بی توجه ای برخورد می کند در حاليکه با گروه های ديگر و اشخاص ديگر در رابطه است چرا
پاسخ: غرب نياز به نوکران سوريه ای دارد. به فرانسوی ما به اين می گوئيم: درست بمانند اينکه آنها نوکران عربی و نوکران سياه می خواهند. اگر بخاطر بياوريم منصف مرزوکی فعال معروف حقوق بشر تونسی بعد از خيزش تونس ١٠ سال تمام در فرانسه در تبعيد بودند اما هرگز از جانب دولت مورد خطاب قرار نگرفت. بجای آن همواره با افراد درجه ٣ اپوزيسيون تماس گرفتند، زيرا آنها بدنبال کسانی بودند که می بايست هر چه را آنها می گويند انجام دهند. غربی ها شريک سياسی نمی خواهند من حتی می توانم بگويم که ايده سياسی شراکت سياسی تفکر استعماری بسياری از اروپائی ها هنوز هم برای همه بيگانه است.
سوريه دارای موقعيت ژئو استراتژيک بسيار مهم است. که از اهميت زيادی برای منافع ايالات متحده آمريکا و اروپا در منطقه دارد. هر تغييری در سوريه تاثير و عواقب بر منطقه و سياست های بين المللی دارد. بنا براين هر کسی باور دارد که او حق دخالت در مسائل سوريه دارد. در دومين سال جنگ بود که اين مسئله کاملا روشن شد. در آغاز آنها بنحوی به استقلال ما احترام می گذاشتند اما از زمانی که قطر و عربستان سعودی نقش بسيار بدی در سوريه بازی می کنند اين مسئله بر روی اپوزيسيون تاثير بسيار منفی گذاشته است.
پرسش: قطر و عربستان سعودی کاملا آشکار گروه های مسلح را پشتيبانی مالی می کنند. نيروهائی که در کل بنام ارتش آزاد سوريه خوانده می شوند. اين ارتش آزاد سوريه کی ها هستند
پاسخ: ما در ابتدا پديده ای اجتماعی و فرهنگی داشتيم که با رفتار سوريه تا آن زمان کاملا در تضاد بود. حدود ١٠٠٠ سرباز وجود داشت که از موقعيت استفاده کردند و در ترکيه مستقر شدند. آنها سرباز ارتشی نبودند بلکه مردان جوانی بودند که خيلی ساده در لبنان، اروپا و هر جائی که کار پيدا ميشد مستقر می شدند و برای اينکه اوضاع آن کشور را برای خودشان راحت تر کنند می گفتند که ما پناهندگان سياسی هستيم و پناهندگی می خواهيم.
کار آنها با سياست اصولا ربطی نداشت. البته همچنين سربازان شجاعی هم وجود داشتند که مثل حسين هارموش که تلاش نمودند در ترکيه گروه کوچکی سازماندهی نمايند. هاموش يک ناسيوناليست سوريه ای است. او نمی توانست قبول کند که ترکيه می خواهد مبارزه ما را تعيين کند. از اين روی البته اين گمان من است ترکيه او را به سوريه باز پس فرستاد و بعد هم در سوريه دستگير شد. او تا به امروز هم در زندان بسر می برد و من اميدوارم که روزی داستان خودش را تعريف کند. ترکيه تعدادی از افسران و ژنرال های بازنشسته را که در پادگانی گروهی را تعليم می دادند پيدا کرد. هدف اين بود که فرماسيونی نظامی شکل داده شود مانند ليبی که با پشتيبانی خارج برای حمله نظامی به سوريه آماده شوند.
پرسش: آيا اپوزيسيون خارج از سوريه کار آنها را قبول نمود
پاسخ: برخی بله اما ما از همان ابتدا مخالف اين نقشه بوديم. ما به آنها گفتيم اين تصميم شماست که بطور نظامی به سوريه حمله کنيد اما ما کاملا مخالفيم و در برابر آن قرار داريم. زيرا اين کار به مفهوم نابودی کامل سوريه است.
گفتيم اگر می خواهيد اين کار را کنيد بايد بطور استراتژيک حرکت کنيد. به اين معنی که برنامه سياسی تان تابع حملات نظامی تان باشد. دوم اينکه بايد مبارزه خود را بطور مداوم خود رهبری کنيد و نه اينکه شبه نظامی تربيت کنيد. شبه نظاميان در روستای خود يا حومه شهری که زندگی می کنند مبارزه می کنند نه برای يک ملت واحد سوريه. سوم اينکه اين مبارزه بايد مبارزه ای ملی باشد و نه اينکه به فرقه ای خاص تعلق داشته باشد. سنی ها يا گروه های اسلامی سازنده نيستند بلکه بيشتر عملکردی ضد انقلابی دارند. چهارم اينکه شما بايد همواره به استقلال ملی پايبند باشيد و اگر اينطور نباشد شما منوپل ناسيوناليستی را بدامان اسد خواهيد انداخت. زيرا که استقلال و
ناسيوناليسم المانت های مهمی در خودآگاهی جمعی سوريه ای ها دارد.
پرسش:آيا اين گروه های مسلح به اندرز های شما توجه کردند
پاسخ: آنها در همه کارشان شکست خورده اند. روزانه خواهان کناره گيری اسد هستند اما آنها کسانی هستند که از ترکيه فرمان می گيرند و به آمريکا خدمت می کنند و يا به قطر و عربستان سعودی. بله آنها می توانند بکشند و شايد بتوانند يک يا دو روز يک روستا و يا بخشی از شهری را اشغال کنند اما آنها استراتژی سياسی ندارند و بدون استراتژی سياسی تنها نابودی و تخريب در انتظار خواهد بود. هم اکنون بسياری از مردم دارند می ميرند و بسياری ديگر از مردم رنج می کشند و بی توجه ای آنها تنها دليل اين مسئله است.
پرسش: اوائل ماه دسامبر يک شورای نظامی از گروه های مسلح تشکيل شد. اين شورا دستور های سياسی به ائتلاف ملی صادر نمود. بنظر می رسد که در اين فاصله گروه های مسلح ساختاری سياسی را دنبال می کنند
پاسخ: با اين شورای نظامی يک مشکل اساسی وجود دارد. کماندوهای نظامی که از تاريخ ٧ دسامبر در آنتاليا همديگر را ملاقات نمودند در آنجا با ۵ غير سوريه ای ملاقات کردند. اين ۵ نفر به آنها گفتند که بايد چه بکنند و چه نکنند. نام آنها روبرت فورد سفير اسبق آمريکا در دمشق، اريک شوالير سفير اسبق فرانسوی در دمشق، آقای علی آتايا وزير قطری، و مسئولی از سوی بندر بن سلطان رئيس سازمان امنيت عربستان سعودی و همچنين نماينده ارتش ترکيه، بود. (
.) يک نفر از سياستمداران سوريه در اين ملاقات حضور نداشت. همچنين از ائتلاف ملی کسی نبود. از شورای ملی سوريه هم کسی در آنجا حضور نداشت. غرب حتی به ساختار های سياسی ای که
وی خود در سوريه به وجود آورده است احترام نمی گذارد. همزمان تمامی رهبران نظامی که برای استقلال ملی حرکت می کنند و معروف هستند را قبل از اين ماجرا يکی يکی دست چين کردند. غرب نياز به کسانی دارد که دستورات آنها را انجام دهند.
پرسش: آيا هنوز تظاهرات های در سوريه انجام می شوند
پاسخ: بله هنوز هم تظاهرات های مسالمت آميز بر عليه گروه های مسلح در حلب و دمشق و جاهای ديگروجود دارد. مهم هيئت هائی می باشند که ما آنها را در عربی بنام اخباريه می خوانيم و شخصيت های معروف و مورد احترام در آن هستند نوعی شورای بزرگان. برای مثال اگر در يک محل نيروهای مسلح خارجی وجود داشته باشد
اين شورای بزرگان تلاش می کند با آنها وارد صحبت شود (
.) پديده نيروهای مسلح خارجی پديده ای بسيار خطرناک است. بسياری از روستا ها بخاطر آنها منهدم شدند. زيرا که دولت می گويد اگر اين افراد مسلح عقب نشينی نکنند، همه ساکنين آن منطقه بايد خسارتش و عقوبتش را بپردازند. از اين روی مردم می خواهند که اين گروه های مسلح بروند. اين به مفهوم آن نيست که مردم طرفدار دولت هستند بلکه برای اينکه مردم می خواهند خواسته هايشان را از راه های مسالمت آميز طرح کنند و بدون خشونت پيش روند. با خشونت تنها بازندگی ببار خواهد آمد.
پرسش: اگر که جنبش اسلامی برنده شود آينده سوريه چه خواهد بود
پاسخ: آنها برنده نمی شوند. اسلاميست ها شايد در برخی از مناطق سوريه وجود داشته باشند آنهم جائی که محل تجمع سنی هاست. به هيچ وجه در تمامی کشور وجود ندارند. اگر هم سنی ها بخواهند کشور را رهبری کنند در اين صورت پاکسازی قومی در سوريه راه خواهد افتاد.
پرسش: آيا هنوز شانسی برای ديپلماسی وجود دارد تا بدينوسيله جنگ در سوريه پايان يابد
پاسخ: ما پشت براهيمی ايستاده ايم و او هم پشت ما. هر کسی که به امکانات متفاوت شک کند، راه حلی سياسی برای سوريه نمی خواهد. مبارزه مسلحانه برای سوريه به مفهوم نابودی سوريه مدرن است. من اصلا نمی توانم بپذيرم که امروز سوريه يک کشور شکست خورده و نابود باشد و فردا يک کشور فقير و بيچاره. آنهم بعد از ٧٠ سال استقلال. استقلال و دمکراسی به هم پيوسته اند و از اجزای هم هستند. استقلال قوت و قدرت سياسی ما است. ما برای دمکراسی در سوريه از راه های مسالمت آميز مبارزه خواهيم کرد
Jungewelt, Karin Leukefeld ، برگرفته از سایت جبهه ملی-اروپا
در همین پیوند
اخوان المسليمن هاي مصر در گدار ولايي ها گام مي نهند
در پشت پينوشه هاي ريش دار و بي ريش چه کنسرن هايي پنهان ان
تکــــــــــــــــان دهنده است، اما واقعيت دارد
راهي دشوار براي بازسازي بازارهاي همگراي منطقه اي
|